English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2343 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
consolation U مسابقه جبرانی
consy U مسابقه جبرانی اتومبیلرانی
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
to show somebody up [in a competition] U کسی را شکست دادن [در مسابقه ورزشی]
declares U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declare U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
running U مناسب برای مسابقه دو
laughter U مسابقه اسان برای بردن
genoa U بادبان عریض برای مسابقه
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
race glass U دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
free handicap U مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
little brown jug U مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
prepares U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
inspectors U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
inspector U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
prepare U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
preparing U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
clutch start U روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
gun U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
stocker U اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
saving U قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
power 0 U تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
sedan U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
handicap U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
sedans U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
handicaps U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
underdistance U روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
bracket U رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
starting fee U مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
observer U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
underdog U سگ شکست خورده
failures U شکست خورده
underdogs U سگ شکست خورده
turkeys U شکست خورده
stickit U شکست خورده
craven U شکست خورده
failure U شکست خورده
turkey U شکست خورده
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
lost U شکست خورده گمراه
match foursome U مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
ponying U همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
wild cord U تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
He refused to acknowledge defeat . U قبول نمی کرد که شکست خورده
The campaign was considered to have failed. U مبارزه [انتخاباتی] شکست خورده بحساب آورده شد.
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
turn the tide <idiom> U چیزی که بنظر شکست خورده بود به پیروزی رساندن
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
matches U مسابقه
agonism U مسابقه
contesting U مسابقه
contested U مسابقه
contest U مسابقه
contests U مسابقه
competitions U مسابقه
competition U مسابقه
setters U یک مسابقه
chased U مسابقه
chasing U مسابقه
raced U مسابقه
competitions U مسابقه ها
match U مسابقه
contest U مسابقه
contests U مسابقه ها
meet U مسابقه
setter U یک مسابقه
chase U مسابقه
meets U مسابقه
races U مسابقه
chases U مسابقه
events U مسابقه
ball games U مسابقه
race U مسابقه
ball game U مسابقه
tournament U مسابقه
tourney U مسابقه
ski racer U مسابقه رو
tournaments U مسابقه
kyorougei U مسابقه
game U مسابقه
chace U مسابقه
event U مسابقه
competition U مسابقه
racing U مسابقه
racecourse U دور مسابقه
finishes U پایان مسابقه
shiai U مسابقه جودو
shooting ckock U ساعت مسابقه
victor U برنده مسابقه
victors U برنده مسابقه
marathon U مسابقه دوصحرایی
dogsled U مسابقه سورتمه با سگ
tournament U یک دوره مسابقه
racing course U مسافت مسابقه
racetracks U خط سیر مسابقه
racing car engine U موتور مسابقه
elapsed time U مدت مسابقه
course U پیست مسابقه
single U مسابقه یکنفره
racetrack U خط سیر مسابقه
shootoff U مسابقه اضافی
record U حد نصاب مسابقه
criterium U مسابقه جاده
to breast the tape U مسابقه دورابردن
leg U قسمتی از مسابقه
legs U قسمتی از مسابقه
time trial U مسابقه دوتمرینی
racecourses U دور مسابقه
distance U مسیر مسابقه
marathon U مسابقه دو ماراتون
shot clock U ساعت مسابقه
nightcaps U اخرین مسابقه
nightcap U اخرین مسابقه
racing car U اتومبیل مسابقه
marathons U مسابقه دو ماراتون
tournaments U یک دوره مسابقه
marathons U مسابقه دوصحرایی
racehorses U اسب مسابقه
bobsledding U مسابقه لوژسواری
distances U مسیر مسابقه
stables U اتومبیلهای مسابقه
friendlier U مسابقه دوستانه
meeting U یک دوره مسابقه
bullfighting U مسابقه گاوبازی
fencing U مسابقه شمشیربازی
retire U کناررفتن از مسابقه
friendlies U مسابقه دوستانه
friendliest U مسابقه دوستانه
tours U یک دوره مسابقه
tour U یک دوره مسابقه
slugfest U مسابقه سنگین
bobsleighs U مسابقه لوژسواری
bouts U مسابقه بوکس
bobsleigh U مسابقه لوژسواری
bout U مسابقه بوکس
stable U اتومبیلهای مسابقه
toured U یک دوره مسابقه
touring U یک دوره مسابقه
a game of chess U یک مسابقه شطرنج
epee U مسابقه اپه
friendly U مسابقه دوستانه
singles U مسابقه انفرادی
barnburner U مسابقه مهیج
horse U اسب مسابقه
raced U مسابقه سرعت
invitational U مسابقه دعوتی
courses U پیست مسابقه
race U مسابقه سرعت
race horse U اسب مسابقه
formula car U اتومبیل مسابقه
racehorse U اسب مسابقه
meetings U یک دوره مسابقه
race walking U مسابقه راهپیمایی
races U مسابقه سرعت
foot race U مسابقه راهپیمایی
footrace U مسابقه دویدن
race course U میدان مسابقه
tandem U مسابقه دو نفره
retires U کناررفتن از مسابقه
play U اداره مسابقه
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com